کاش زنگی از آخربه اول بود
پیر بدنیا می آمدیم
آنگاه در رخداد یک عشق جوان میشدیم
سپس کودکی معصوم میشدیم ودر
نیمه شبی با نوازش های مادر آرام میمردیم
زوال اطلسی ها
کاش زنگی از آخربه اول بود
پیر بدنیا می آمدیم
آنگاه در رخداد یک عشق جوان میشدیم
سپس کودکی معصوم میشدیم ودر
نیمه شبی با نوازش های مادر آرام میمردیم